سخن گفتن از هنر در فرهنگ های دینی ، فارغ از بحث عرفانی ممکن نیست. گرچه در دوران معاصر و در عصر تجدد، معنای هنر و زیبایی باژگونه شده است و اکنون این مفاهیم به گونهای دیگر تبیین میشوند، اما پیشتر و در گذشته، سنتهای مختلف دینی حاوی بعدی عرفانی بودند که حضوری مؤثر بر تمام شئون زندگی داشتند، در آن زمان کار و زندگی دارای ماهیتی متفاوت با امروز بود و در آن سنتها کار، به نیت کمال به انجام میرسید و حاصل آن چیزی بود که کمال و زیبایی را در خود متجلی میساخت. سخن گفتن از عرفان و طریقت، فارغ از بحث زیبایی و هنر امری ناممکن است. بحث در عرفان و نپرداختن به زیباترین و کمال یافته ترین جلوههای آن یعنی «هنرها» که مجلای کمال ِ «زیبایی » هستند ، دور از طریق معرفت است
لادن اعتضادی
برگرفته از پیشگفتار کتاب هنر و زیبایی در عرفان ایران
انتشارات حقیقت/ 1389