(انتظام فضا-فرم زاییدۀ نظامی است.)
در ابتدای مواجهه با واژۀ معماری پرسشی که اغلب ذهن را به خود مشغول میدارد ماهیت آن چیزی است که معماری به آن اطلاق میشود. به بیان سادهتر پرسش از چیستی معماری صورت میگیرد. برخی معماری را برابر با ساخت مکان میدانند، برخی آن را تنها در پی نیاز انسان به سرپناه میدانند برخی آن را هنر میدانند و برخی دانش و علم و تکنولوژی. در توضیح ماهیت معماری باید گفت که معماری چیزی بیشتر از یک ساختمان و برپایی یک مکان است. در معماری فرم مطرح است اما نه فرم به خودیِ خود. معماری فرمی است حاوی معنا. حداقل چیزی که دربارۀ معماری میتوان گفت این است که احساسی را القا میکند و در پی آن معنایی را. بدین ترتیب معماری را میتوان هنر دانست چرا که معنایی در آن هست و وجهی نامرئی در آن وجود دارد که مستقیم با انسان ارتباط برقرار میکند و هنر نیز ماهیتش ارتباط معنایی است با انسان و این فارغ از ارتباط فیزیکی است. معماری هنر خلق فضا است و برای اینکار یعنی برپایی فضایی سه بعدی نیازمند دانش و تکنولوژی است و این همان دانش و علوم مهندسی است که در کنار خالقیت در معماری مطرح و در برخی موارد با آن مشتبه میشود. عمدۀ تفاوت معماری با سایر هنرها نیز در همین است که معماری علاوه بر نیاز به داشتن خلاقیتی هنرمندانه به دانش خلق این هنر نیز در فضایی سه بعدی نیاز دارد و از این رو به مجسمهسازی نیز میماند. ذهن معمار ذهنی است که هم خالقیت هنری و هم دانش مهندسی و تکنولوژی را در خود دارد. زبان معمار زبان فرم است. فرم زبانی جهانی است. زبانی فارغ از مصالح و مواد و تکنولوژی و دانش و فرهنگ برپا دارندۀ آن. البته که برای شناخت بهتر آن باید به این مسائل نیز توجه کرد ولی فرم اصلیترین ابزار معمار برای این انتقال معنایی و ایجاد وجه هنری معماری است. [در یک کلام، فرم است که فضا را حاوی معنا و کیفیت میکند، کیفیت مراتب دارد از والا تا پست]
لادن اعتضادی
برگرفته از وبلاگ آسمانه